هرگز نبود عاشقی و راه سلامت


رندان نگریزند ز مستان به ملامت

تو میر خراباتی و من مست خرابم


رندانه درین هفته بیابیم به سلامت

سر در قدمت بازم و پای تو ببوسم


دست من و دامان تو تا روز قیامت

در خاک درت هر که نشنید بتوان یافت


در صدر خرابات به صد عجز و کرامت

گر دل نفسی نقش خیال دیگری دید


جان پیشکشت می کنم اینک به غرامت

از خال نهی دانه و از زلف کشی دام


مرغ دل خلقی همه افتاده به دامت

می نوش کن ای سید رندان خرابات


شادی حریفان که جهان باد به کامت